امتحانات ترم یک هم شروع شد ...!
خدا بخیر کند .... با این وضع درس خواندن ما ...
هرچه به مادر گفتم خواستگار راه ندهید ....میخواهم درس بخوانممممم!!
دیروز مهمان داشتیم ...
شرح مهمانی و اتفاقات جالبش بماند برا بعد...(حتما سرفرصت میگم)
یک خواستگارکه یک سال است بسیار سفت و سخت در خانه را میزند ...
ولی من از آنها سفت و سخت ترم !
و به زور هم شوهر ن م ی کنم ! :|
+ فقط دعـا کنید این برهه از زمان رو به خوبی بگذرونم ... :)
"وصلی الله علی محمد آله الطاهریـن "