زنگ خـطررررر ....!

قابل توجه مادران و پدران آینده این مرز و بوم : 


آقای آقا تهرانی در جلسه مبلغین گفتند:
باحضرت آقا دیدار داشتم ازحضرت آقا پرسیدم
من تو جلسات روی چی تأکید کنم؟سیاست؟اقتصاد؟
سبک زندگی؟ آقاگفتند همه اینها کنار،بگیدمبلغین
فقط روی افزایش جمعیت کارکنند بگیداگر من رو هم قبول ندارند،
به خاطر کشورشون این کار رو بکنند،
به خاطر اسلام!



امام خامنه ای (مدظّله العالی):
پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد،
از همان چیزهائی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛
وقتی هم اثرش ظاهر شد،
آن روز دیگر قابل علاج نیست؛
اما امروز چرا، امروز قابل علاج است.

۱۳۹۲/۰۲/۱۱

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست


بسی علاقه مندم که به پیروی از حضرت آقـا

شش تا بچه داشته باشم ! :)))

اما اطرافیان گویا مرا جو زده می خوانند!

و برخی مرا متهم به عدم آگاهی از شرایط جامعه و احساسی بودن متهم می کنند! :|

نظـر شما چیسـت؟

شش فرزند , آری یا نه؟؟!



  در حـاشـیه :



دیدار با خانواده شهدای  مدافع حرم

+ دلم خواست :(

++ شاید منم یه روزی شدم همسر شهید ...!

خدا را چه دیدید! :)

" ان شاء الله ... "


بانوی عاشق ۱۳ نظر

داستان رفتن مادربزرگـــــــ

چهارشنبه ساعت 12:30....

در زدند ... ناظم مان بود ...

-میشه خانوم x چند دقیقه تشریف بیارن ؟

از جا بلند شدم ...ترسی تمام وجودم را فرا گرفته بود ...

- مادرت زنگ زدن ...گفتن بهشون زنگ بزنی ...

چی؟مادرم؟چرا؟برای چی زنگ بزنم؟چی شده؟....

 پله ها را یکی دوتا کردم و رسیدم دفتر...

تلفن را برداشتم و کلید هارا فشار دادم ...

صدای لرزان مادر از پشت تلفن ضربان قلبم را شدید تر می کرد ...

الو ..مامان؟

- سلام دخترم...راستش....مادر بزرگ را میخواهند ببرند اتاق عمل ..گفتم قبل رفتن صدایت را بشنود و صدایش را بشنوی...

صدای ضعیف مادر بزرگ تبش قلبم را شدید تر کرد...

مادربزرگ با همان صدای ضعیفی که مهربانی درآن جاری بود صحبت میکرد ...شاید صحبتمان چند ثانیه بیشتر نبود ...

فقط یادم میاد که اخرین حرفش به من این بود برایم دعا کن x جان ...

یادم آمد هر وقت التماس دعا میداد یادم میرفت دعایش کنم ... (متاسفانه ...)

و بعد ....تلفن قطع شد ...

با اضطراب و لبخند های مصنوعی چند ساعت باقی مانده از مدرسه را طی کردم و وقتی با عجله رسیدم خانه ..

مادربزرگ هنوز بیمارستان بود ... و در اتاق عمل .... 500 صلوات برای سلامتی و فرج مولا نذر کرده بودم ..

که مادربزرگ برگردد...این نذر همیشه جواب میداد ... اما خواست خدا چیز دیگری بود ..


ساعت 8 یا  8 و نیم بود ...

 اف اف به صدا درامد و با آن صدا قلبم هُـرّی ریخت!

دکمه را فشار دادم و در را باز کردم ..

صدای گریه مادر میآمد ...

در تمام عمرم هیچ گاه مادرم را اینگونه ندیده بودم ...

معصومانه اشک میریخت و مادربزرگ را صدا میکرد ...


مادربزرگ رفته بود ..............



فردای آن روز رفتیم شهرستان...

همهانجایی که مادربزرگ وصیت کرده بود دفنش کنیم ..درست پایین پای دامادش ..یعنی پدرم ....


بدن مادربزرگ یخ بود ...یاد روزهایی افتادم که میگفت دخترم بخاری را بلند کن پاهایم یخ زدند ... :(

دلم سوخت وقتی پیشانیش را بوسیدم و چشمانم به چشمانش افتاد ...

چشمانی که دیگر هرگز باز نمی شد

الی یوم القیامه ....


در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن ...

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود ......


نریزید ...خاک ها را نریزید روی مادربزرگم....

من دلم این زیر جامانده ....درست کنار جسم بی جان مادربزرگ ...

مادر رو کرد به مزار پدر ...

پدری که 14 سال پیش کودکان یتیمش را رها کرده بود و رفته بود پیش خدا ....

- علی آقا ... مواظب مادرم باش ...برای یتیمانت خیلی زحمت کشید ...

چه جمله ی سوزناکی گفتی مادر ..دلم را بدجوری سوزاند ... :(((

خدانگهدار مادر بزرگ یتیم پرورم ....


و امروز ...چهار مین روز بی او بودن است ...

دلم برایش تنگ شده و می شود ..

اگر قبلا از مرگ می ترسیدم ...

حالا بعد رفتن مادربزرگ هر گاه می شنوم "کل نفس ذائقه الموت ..." دلم آرام می گیرد ..

من هم روزی میرم پیش پدر و مادربزرگ ..... ان شاء الله ...


+ قصدم از گذاشتن این پست نه ناراحت کردن شما بود و نه دلسوزی !

فقط فاتحه ای بخوانید برای شادی روح اش ....

اللهم اغفر للمومنین و المومنات ...



بانوی عاشق ۷ نظر

زندگی به سبک روح الله 1

جداکننده متن.www.shabhayetanhayi.ir (23)


شادی روح امام و شهدا صلوااااات ...


جداکننده متن.www.shabhayetanhayi.ir (31)


" از مسائلی که روزهای آخر به من توصیه می‌کردند، خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده است.

می‌گفتند: «صبح‌‌ها سعی کن این دعا را بخوانی، چون در سرنوشت دخالت دارد.»

چیزی که به خانواده می‌گفتند تا اول از همه به آن عمل کنند، انجام واجبات و دوری از محرمات بود."

نقل از : خانم فاطمه طباطبایی (‌عروس امام)



  روزی معنوی امروز:


امام خامنه ای مدظله العالی:

امـام به مـا آمـوخت :

انـســـان کــامــل شــــدن

عـــلی وار زیـــســـــتن

و تا مـرز های عصمت رفـتن

افسـانه نیست !

مــــا می تــوانـیـــم ...


:)

بانوی عاشق ۶ نظر

سلام گـُل نرگـس !



دل بیقرار نیست

"ادا در می آوریم"


چشم انتظار نیست

"ادا در می آوریم"


بر لب دعای ندبه...
و دل غرق شهوت است
این انتظار نیست
"ادا در می آوریم"

آقا محب واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست
"ادا در می آوریم
" ...


000
0000000000000000000000000000000000000000000000000000000

+ در حاشیه ... :

رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

شُمُّوا النَّرجِسَ و لَو فِی الیَومِ مَرَّةً ، و لَو فِی الاُسبوعِ مَرَّةً ، و لَو فِی الشَّهرِ مَرَّةً ،

و لَو فِی السَّنَةِ مَرَّةً ، ولَو فِی الدَّهرِ مَرَّةً ؛ فَإِنَّ فِی القَلبِ حَبَّةً مِنَ الجُنونِ وَ الجُذامِ وَ البَرَصِ و شَمُّهُ یَدفَعُها .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

[گُل] نرگس را ببویید ، هرچند در روز یک بار ، هر چند در هفته یک بار ،
 هر چند در ماه یک بار ، هر چند در سال یک بار ،
 و هر چند در همه عمر ، یک بار؛ چراکه در قلب ، ریشه ‏اى از دیوانگى ،
جذام و پیسى وجود دارد و بوییدن نرگس ، آن را دور مى‏کند.


 
من عااااشق گل نرگسم :))
بانوی عاشق ۶ نظر
• قـرارگـاهـ عـُـشــاق •

◄ اینجـا از عـشـ♥ـق می نویسم ...
آخرین مطالب
خداحافظ !
اول امام زاده دنیا خوش آمدی ..
آخ جوووون مهمونی! :))
سلام بر بانوی حرم ...
سلام حضرت دوازده ..!
پایان انتظار... !
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده ...!
رهبری از جنس آسمان ... :)
شبی به وسعت آرزوها ....
عروجت مبارک سید!
آرشیو مطالب
موضوعات
حضرت عشـق (۴)
برای بانوی عشق (۱)
محض یار مهربآن (۱)
فـرزندان بانوی عشق (۱۰)
محض یار مهـربان (۴)
کشتگان عشـق (۶)
عشق نوشته هایـم (۷)
روزهای عاشقی من! (۲۲)
رهـبر عـشـق (۴)
پیوند ها
شهید حـجـت الله رحیمی
رفاقت به سبک شهید
پورتال جامع اربعین
همسفر تا خدا
♥ زن آقـا ♥
هیات
گیله مرد
چـادری ها
بـی رنـگــــی
تنهـــاتـریــن زائـر
پــلـه پــلـه تــا خــدا
ســوخـــته دلان
انتظـار فـرج
عهدشیعه
لـبیک
فـــداکــــ
آبـــــریــــزان
نــــمــــــــــا 313
یار طلبگی و هـزار و یک
بـــرزخ کــلـمـــــات
گـــروه احـــرار
حدیث اشک
مـن...
هنر شـیعه
انانقطه تحت الباء
دل تنگــــ امـام زمـان
یــواشـکـی هــای مــن
ریــحـانه الحـسـیـن
مـیثم مطیعی
باب الحرم
زندگی زیـبـا
مــــــادر بــانــو
هـمـســـران فـاطمی
گــل بــهــــــاری
نـشــــانــه
مـهـارت
روضه
هنر آشپـزی
شهید قرن 21
راه و رســـم طـلبـگـی
تهذیب حـوزه هـا
گروه عـمـار
من او
رنگ خـدایی
زنـدگی با طـلبه
شـهـیـد قــرن 21
مـن یـک طلبه هــستم
دلبـرانه می نویسم
مـلازمان حــرم
به یاد شهدا
سرباز صفر
زیر چتر حـجاب
شـکلک های زیبـا
حـجـابسـتان
عاشورا
خاکی ها
دالان بهشت
خـادم گـرافیکــ
طـلبگـی تـا اجـتهــاد
خـاطرات طلـبگی
دخـتر چـادری
نقـاش فـقیر
رنــگ خـدایـی
جمع آسمانی ما
✿تو فقط لیلی باش✿
خـانـواده ایـرانـی
طــب شـیـعه
دل گراف
فیروزه گرافی
اعجاز علمی قرآن
مکتب المهدی
پیوندهای روزانه
حضـرتــِ مـاهـ ! ♥
آسید مرتضی
کوله بار
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان